1. 1

    در انتظار توام

    در چنان هوایی بیا

    که گریز از تو ممکن نباشد.

     

    2

    چه خوش است

    ترانه‌اي كه با سوت مي‌زني

    وقتي مست و سرخوش خيابان‌گردي مي‌كني

     

    اما چه اندوهبار است

    همان ترانه

    وقتي درون كوپه‌ي قطاري هستي.

     

    3

    چه كرده‌ايم

    براي

    مامِ وطن

    بعضي از ما مُرديم

    بعضي سخنراني كرديم.

     

    4

    چيزي مثل الكل در هواست

    حال آدمي مثل من را خراب مي‌كند، خراب.

    وقتي دل لبريز غم غربت است.

    عشق تو جايي

    و تو جايي ديگر،

    آدمي مثل من را غمگين مي‌كند، غمگين.

    چيزي مثل الكل در هواست

    آدمي مثل من را مست مي‌كند، مست.

     

    5

    مجاني زندگي مي‌كنيم

    هوا مجاني، ابر مجاني

    تپه مجاني، چمن مجاني

    باران، گِل و شل همه مجاني

    بيرون ماشين‌ها

    در سينماها

    ويترين مغازه‌ها مجاني.

    اما نان و پنير نه.

    آب و نمك مجاني،

    آزادي به قيمت جان

    بردگي اما مجاني

    مجاني زندگي مي‌كنيم.

    مجاني.


    احمد پوري در مقدمه‌ي ترجمه‌ي گزينه‌ي شعرهاي اورهان ولي مي‌نويسد: «ناظم حكمت شاعر سرشناس تركيه نخستين ضربات مهلك را بر تن درخت زمان‌خورده و موريانه‌ در دل شعر عثماني وارد آورد. بلافاصله با استقبال از نوآوري او،‌ تازه‌نفسان ديگري پا به ميدان گذاشتند: توفيق فكرت، مليح جودت و اورهان ولي. اين سه شاعر در عين گام نهادن در جاده‌ي شعري ناظم، خود راه‌هاي جديدي گشودند و از شعر ناظم فاصله گرفتند. در ميان اين سه نفر، اورهان ولي جنجالي‌تر و مطرح‌تر بود. او محبوبيت بسياري كسب كرد و اين محبوبيت هنوز هم در جامعه‌ي ادبي تركيه ادامه دارد.

    اورهان ولي با سليقه و انديشه‌‌اي كاملا متفاوت به ميدان آمد. شعرهاي او براي جامعه‌ي محافظه‌كار ادبي آن زمان كه آرام آرام از خواب ادبي چندصدساله چشم مي‌گشود، حيرت‌انگيز و حتا غيرقابل پذيرش بود. بي‌اعتنايي مطلق اورهان ولي به ملزومات شعري و حتا زبان مألوف تا جايي پيش رفت كه هم از سوي محافظه‌كاران و هم نوپردازان و انقلابيون زير ضربات شديد انتقاد قرار گرفت.

    ...با اين ديد انقلابي و تا حدي افراطي بود كه اورهان ولي وارد عرصه‌ي شعر شد و جنجال آفريد؛ اما گذشت زمان ثابت كرد كه جنجال او از نوع گرد و خاك راه ‌انداختن‌هاي مرسوم توسط بي‌مايگان نيست كه فقط چند صباحي نام خود را بر سر زبان‌ها مي‌اندازند و با اردنگي زمان از صحنه خارج مي‌شوند. اورهان ولي در انديشه و سليقه‌ي هنري خود، جدي‌تر از ان بود كه مي‌نمود و شعر او ژرف‌تر از آن است كه مي‌نمايد.»