149 - گروس عبدالملکیان
باد که می آید
خاکِ نشسته بر صندلی بلند می شود
می چرخد در اتاق
دراز می کشد کنار زن ،
فکر می کند
به روزهایی که لب داشت.
گروس عبدالملکیان
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 23:46 توسط علی
|
باد که می آید
خاکِ نشسته بر صندلی بلند می شود
می چرخد در اتاق
دراز می کشد کنار زن ،
فکر می کند
به روزهایی که لب داشت.
گروس عبدالملکیان
دو خط چایی، یک فنجان خاطره، کمی انتظار.... بوسه ای نزدیک!